معنی پیش پنجه - جستجوی لغت در جدول جو
پیش پنجه
پیش نوبت بودن آبیاری زمین
ادامه...
پیش نوبت بودن آبیاری زمین
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر پیش پرده
پیش پرده
تصنیفی که در تماشاخانه پیش از بالا رفتن پرده در جلو سن می خوانند
ادامه...
تصنیفی که در تماشاخانه پیش از بالا رفتن پرده در جلو سن می خوانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویر پیش پاره
پیش پاره
نوعی حلوا که از آرد و روغن و شیره درست کنند
ادامه...
نوعی حلوا که از آرد و روغن و شیره درست کنند
فرهنگ فارسی عمید
خوش پنجه
(خوَشْ / خُشْ پَ جَ / جِ)
ساززنندۀ خوب. خوش انگشت. که در نواختن سازهای زهی مهارت دارد
ادامه...
ساززنندۀ خوب. خوش انگشت. که در نواختن سازهای زهی مهارت دارد
لغت نامه دهخدا
پی پنجم
(یِ پَ جُ)
سن، پاپ مسیحی از 366 تا 384 م.. ذکران وی دوم دسامبر است
ادامه...
سن، پاپ مسیحی از 366 تا 384 م.. ذکران وی دوم دسامبر است
لغت نامه دهخدا
شش پنجه
(شَ / شِ پَ جَ / جِ)
نام گیاهی دوایی. (ناظم الاطباء). نام دارویی است که آن را کشنه بر وزن دشنه می گویند. (برهان) (از آنندراج). رجوع به کشنه شود
ادامه...
نام گیاهی دوایی. (ناظم الاطباء). نام دارویی است که آن را کَشنَه بر وزن دشنه می گویند. (برهان) (از آنندراج). رجوع به کشنه شود
لغت نامه دهخدا
تصویر شیر پنجه
شیر پنجه
زورمند
ادامه...
زورمند
فرهنگ لغت هوشیار
پیش پرده
((پَ دِ))
فیلم کوتاهی که دربردارنده منتخبی از نماهای حساس و جذاب فیلم اصلی باشد و نمایش فیلم اصلی را در آینده ای نزدیک نوید دهد
ادامه...
فیلم کوتاهی که دربردارنده منتخبی از نماهای حساس و جذاب فیلم اصلی باشد و نمایش فیلم اصلی را در آینده ای نزدیک نوید دهد
فرهنگ فارسی معین
تصویر پیش پرده
پیش پرده
آنونس
ادامه...
آنونس
فرهنگ واژه فارسی سره
پیش پنجی
نگهبان سر شب مزرعه
ادامه...
نگهبان سر شب مزرعه
فرهنگ گویش مازندرانی
پیش کنده
نوعی شیرینی
ادامه...
نوعی شیرینی
فرهنگ گویش مازندرانی
پیش پیشه
هذیان
ادامه...
هذیان
فرهنگ گویش مازندرانی
پیش پره
محل اتراق گالش ها
ادامه...
محل اتراق گالش ها
فرهنگ گویش مازندرانی
پیش نمه
کمر به بالا
ادامه...
کمر به بالا
فرهنگ گویش مازندرانی